شرکت دیجیتال مارکتینگ دانا و توانا در تهران
دیجیتال مارکتینگ (digital marketing) یا بازاریابی دیجیتال چیست؟ مارکتینگ marketing در لغت به معنای بازاریابی است و دیجیتال مارکتینگ Digital Marketing هم طبیعتاً نوعی از بازاریابی است که بصورت دیجیتالی و عموما در بستر اینترنت انجام می شود.
دیجیتال مارکتینگ یا digital marketing یعنی استفاده از ابزار های دیجیتال در بازاریابی و جذب مخاطب . بازاریابی دیجیتال به تبلیغات ارائه شده از طریق کانال های دیجیتال مانند موتورهای جستجو، وب سایتها، شبکه های اجتماعی، ایمیل و اپلیکیشن های تلفن همراه اشاره دارد.
از مهم ترین شاخه ها و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketing) می توان به تبلیغات در گوگل، سئو، طراحی وب سایت، تولید و بازاریابی محتوا، بازاریابی درون گرا، بازاریابی در شبکه های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ و ویدئو مارکتینگ اشاره کرد.
راستی ویژگی های بهترین شرکت دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی اینترنتی در ایران چیست؟ یا بهترین شرکت دیجیتال مارکتینگ چه ویژگی هایی دارد؟
دیجیتال مارکتینگ | مزایای دیجیتال مارکتینگ | تاثیر دیجیتال مارکتینگ | تاثیر سئو | مزایای سئو.
شرکت دیجیتال مارکتینگ دانا و توانا در تهران، Digital Marketing دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی دیجیتال) حرفه ی ماست. بهترین شرکت دیجیتال مارکتینگ در ایران در لیست شرکت های دیجیتال مارکتینگ یا آژانس های دیجیتال مارکتینگ که به ارائه خدمات دیجیتال مارکتینگ و تبلیغات دیجیتال مارکتینگ می پردازد.
دیجیتال مارکتینگ Digital Marketing چیست و تاریخچه دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال به چه زمانی بر می گردد؟ این
مقاله جواب این سوال را خواهد داد که دیجیتال مارکتینگ چیست و به تاریخچه ی
دیجیتال مارکتینگ و انواع ابزار های اصلی آن می پردازد.
ابتدا تاریخچه ی دیجیتال مارکتینگ را بررسی می کنیم و با جزئیات بیشتری توضیح می دهیم چه چیز هایی در بازاریابی دیجیتال وجود دارد.
بعضی بر این باورند که اولین بازاریاب دیجیتال Guglielmo Marconi می باشد، به این دلیل که او رادیو را اختراع کرد. اما برخی دیگر آغاز دیجیتال مارکتینگ را سال ۱۹۷۱، زمانی که Ray Tomlinson اولین ایمیل را برای خودش ( چون کسی دیگر در سیستم ایمیل وجود نداشت) ارسال کرد در نظر می گیرند. اگر چه هر دو اتفاق لحظات بسیار مهمی در پیشرفت و انقلاب تکنولوژی می باشد اما کمی سخت است که آن ها را آغاز دیجیتال مارکتینگ به شکلی که ما امروزه آن را می شناسیم در نظر بگیریم.
بهترین زمانی که برای شروع دیجیتال مارکتینگ می توانیم در نظر بگیریم سال ۱۹۹۰ می باشد، زمانی که موتور جستجو متولد شد. این موتور جستجو Archie نامگذاری شد و تنها فهرستی از سایت های FTP بود.
در سال ۱۹۹۳، اولین بنر کلیکی روی وب قرار گرفت و نقطه ی عطف دیگری در دیجیتال مارکتینگ به وجود آمد. بعد از آن شرکتی به نام Hotwired تعدادی بنر کلیکی برای تبلیغات روی وبسایت خریداری کرد و اینگونه تبلیغات آنلاین نیز از راه رسید.
در سال ۱۹۹۴ موتور جستجویی به نام Yahoo متولد شد، که این شروع زمانی بود که مردم برای پیدا کردن اطلاعات شروع به جستجو در وبسایت ها کردند. چند سال بعد موتور های جستجوی دیگری نیز به وجود آمدند، همینطور ابزار هایی مانند HotBot، Alexa و LookSmart.
در همان دوران بود که متخصصان بازاریابی در وب شروع کردند به صحبت درباره ی موضوعی به نام " بهینه سازی موتور جستجو". بهینه سازی موتور جستجو راهی است برای اینکه مطمئن شوید که زمانی که کاربران موضوع مورد نظر شما را جستجو می کنند وبسایت شما در بالای لیست جستجو ظاهر شود.
در سال ۱۹۹۸، کمپانی دیگری که اسم آن را حتما شنیده اید متولد شد، گوگل. رفته رفته این موتور جستجو تبدیل به محبوب ترین موتور جستجو در جهان شد.
تکنولوژی کوکی نیز در سال ۱۹۹۰ به وجود آمد. یک کوکی دیجیتال یک مقدار اطلاعاتی می باشد که وبسایت ها در مرورگر کاربر به جا می گذارد که به مرورگر اجازه می دهد که اطلاعات وبسایتی که وارد آن شده است را به یاد داشته باشد. کوکی ها نقش مهمی را در تحول دیجیتال مارکتینگ ایفا می کنند که در ابتدا به منظور هدفی که امروزه از آن استفاده می شوند، استفاده نمی شد.
"در سال ۲۰۰۰ از هم پاشیدن حباب دات کام اتفاق افتاد و بسیاری از استارت آپ های اینترنتی شکست خوردند. بسیاری از کمپانی هایی که در این اتفاق بودند کیس استادی این موضوع شدند که چگونه یک کسب و کار را شروع نکنیم."
حباب دات کام یک حباب اقتصادی در خلال سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ میلادی بود (که در ۱۰ مارس ۲۰۰۰ با رسیدن شاخص نزدک به ۵۱۳۲٫۵۲ به اوج رسید) که طی آن بازارهای بورس سهام کشورهای صنعتی دنیا شاهد رشد سریع ارزش مالی شان بودند که از رشد بخش اینترنت و شاخههای مرتبط با آن ناشی میشد.
اما اینترنت از بین نرفت و برعکس بازار های آنلاین فرصت های بسایر خوبی را به صاحبان کسب و کار های هوشمندانه برای سرمایه گذاری در تحقیقات بازار پیش رو ارائه دادند.
اتفاق مهم دیگری که در سال ۲۰۰۰ اتفاق افتاد رونمایی گوگل از Adwords بود، که به کسب و کار ها و بازاریابان فرصت تبلیغ محصول و خدمات خود را با کمک یکی از محبوب ترین وب سایت های اینترنی در جهان را داد.
خیلی زود، وب ۲ نیز رونمایی شد و نقطه ی مهم دیگری در تاریخ دیجیتال مارکتینگ به وجود آورد. وبسایت هایی که با وب ۲ طراحی شد به ما محتواهای داینامیک، محتواهای تولید شده توسط کاربر و چیزی که ما امروزه به عنوان شبکه ی اجتماعی می شناسیم را به ما معرفی کرد. شاید بهترین مثال از موارد اولیه وب ۲ وبسایت MySpace باشد، اگرچه این سایت خیلی زود توجه ها را از دست داد ولی به عنوان یک پیشرو در تاریخ شبکه های اجتماعی در نظر گرفته می شود.
نقطه ی عطف دیگری که در سال ۲۰۰۰ اتفاق افتاد، معرفی وردپرس برای اولین بار بود. وردپرس توانست بازاریابی محتوا را برای برای تعداد بیشمار کارآفرینان این حوزه آسان کند. در آن زمان کمتر کسی فکر می کرد که از وردپرس برای این هدف استفاده کند.
" در سال ۲۰۰۴ برای تبلیغات و بازاریابی اینترنتی تقریبا ۳ میلیارد دلار در دنیا هزینه شد"
خبر خیلی خوبی که صاحبان وبسایت با آن مواجه شدند رونمایی از Google AdSense بود، سرویسی که به منتشر کنندگان فرصت کسب درآمد ار وبسایتشان را داد. همچنین در سال ۲۰۰۴ گوگل برای استفاده عموم مردم دنیا قرار گرفت و Facebook نیز به وجود آمد. در آن زمان Facebook فقط برای استفاده دانش آموزان کالج بود.
" در سال ۲۰۰۵ نقطه ی عطف مهم دیگری در دیجیتال مارکتینگ ایجاد شد: Youtube معرفی شد. خیلی زود Youtube فرصت های خیلی خوبی را به دیجیتال مارکتر ها برای معرفی برندشان ارائه داد."
عبارت Analytics در سال ۲۰۰۵ زمانی که گوگل، Google Analytics را معرفی کرد خیلی بیشتر بر سرزبان ها افتاد. این ابزار رایگان تا به امروز اطلاعات ارزشمندی را درباره ی میزان ترافیک وبسایتشان، رفتار بازدیدکنندگان و ... در اختیار صاحبان وبسایت قرار داده است.
"در سال ۲۰۰۶ میزان فروش آمازون به ۱۰ میلیارد دلار رسید. همچنین Twitter متولد شد، که خیلی زود به یک شبکه اجتماعی مهم تبدیل شد."
سال بعد Tumbler شروع به کار کرد. هر کسی می توانست دیگر یک بلاگر باشد.
اتفاق خیلی مهم در سال ۲۰۰۷ رونمایی از Iphone بود. با اینکه تعداد بی شماری شوخی در آن زمان در مورد اینکه چگونه Iphone می تواند هر کاری انجام بدهد جز تماس گرفتن شکل گرفت، تکنولوژی به هدف خودش رسید.
چند سال بعد Fred Wilson اصطلاح جدید " تبلیغات بومی (Native Advertising)" را در یک کنفرانس مطرح کرد. او این عبارت را برای توضیح یک استراتژی تبلیغاتی به کار برد، که هر کسب و کاری می تواند با تولید محتوای دیجیتال مشتریان جدید جذب کند.
در اکتبر ۲۰۱۰ Instagram رسما روی سیستم عامل IOS شروع به کار کرد و روی App Store قرار گرفت. در همان سال نیز Whatsapp و Google Buzz نیز شروع به کار کردند، که یک سال بعد Google Buzz رسما منحل شد.
"در سال ۲۰۱۱ شبکه ی اجتماعی Google+ شروع به کار کرد. اگرچه هیچوقت نتوانست مانند Facebook و Twitter همه گیر شود، اما نقش مهمی را در تاریخ دیجیتال مارکتینگ ایفا می کند."
سال ۲۰۱۲ را سال شبکه های اجتماعی میدانند. شرکت ها بودجه ی شبکه های اجتماعی خود را تا ۶۴% افزایش دادند و همینطور Knowledge Graph گوگل نیز رونمایی شد. در آن زمان Myspace و Facebook محبوب ترین سایت های شبکه اجتماعی در میان مردم بودند. کمپانی ها متوجه شدند که این سایت ها می توانند کمک زیادی در گسترش کسب و کارشان در اینترنت کنند، و به شدت تلاش کردند که محصولات و خدمات و برند خود را در شبکه های اجتماعی مختلف معرفی کنند. همچنین در این سال نسخه Android اینستاگرام به بازار آمد که در کمتر از یک روز یک میلیون بار از Play Store گوگل دانلود شد.
اتفاق مهمی که در سال ۲۰۱۳ افتاد خرید Tumbler توسط Yahoo بود.
در سال ۲۰۱۴ تعداد کاربرانی که از موبایل های Smartphone استفاده می کردند از کاربرانی که از کامپیوتر استفاده می کردند پیشی گرفت. اپلیکیشنFacebook Messenger و LinkdIn نیز در این سال شروع به کار کردند. طی این سال فیسبوک اپلیکیشن Whatsapp را خرید.
در سال ۲۰۱۵ Snapchat از ابزار Discover خود رونمایی کرد. در این سال تکنولوژی هایی مانند Analytics، Waerable Tech و بازاریابی محتوا نیز همچنین توسعه یافتند.
شبکه های اجتماعی محبوب در سال ۲۰۱۷ Facebook، Youtube، Instagram، Twitter و Reddit بودند و بر اساس گزارش ۳۰ ژانویه ۲۰۱۷ فیسبوک حدود ۲ میلیارد کاربر داشت.
پس می توان نتیجه گرفت که دیجیتال مارکتینگ به سرعت در حال پیشرفت است و هر روزه تعداد زیادی فرصت برای تبلیغ و توسعه کسب و کار برای کاربران و شرکت ها را به وجود می آورد. اگر به دنبال حضور محکم در این دوران دیجیتال هستید، شما نیاز دارید که بتوانید از همه ی فرصت ها استفاده کنید.
دیجیتال مارکتینگ ، یکی از آن کلمههایی که چندسالی است سر زبانها افتاده و همزمان نه تنها بسیاری از صاحبین کسب و کارها، بلکه خیلی از بازاریابها هم مفهوم آن را به درستی به کار نمیبرند.
اما واقعا دیجیتال مارکتینگ چیست؟ «دیجیتال مارکتینگ» عبارتی است که استفاده از آن از اوایل سال ۲۰۰۰ عمومیت پیدا کرد؛ اما این مفهوم برای مدت زمانی خیلی بیشتر از این حرفها وجود داشته. چیزی حدود ۱۰۰ سال قبل!
حدود ۱۵ سال بعد از ارسال اولین سیگنالهای رادیویی توسط مارکونی، در زمستان سال ۱۹۱۰ برای اولین بار آوای موسیقی اپرای متروپلیتن از طریق سیگنالهای رادیویی به گوش مردم رسید، و همانطور که حدس میزنید این اتفاق هیجان انگیز! مردم را به خرید بلیت برای تماشای اجراهای بعدی ترغیب کرد؛ و دیجیتال مارکتینگ متولد شد. بدون کوچکترین اثری از تلفنهای همراه هوشمند، اپلیکیشنها، فیس بوک و شبکههای اجتماعی؛ خیلی زود صاحبین کسب و کار، متوجه قدرت رادیو برای افزایش فروش و کاربرد آن در بازاریابی شدند.
برخلاف چیزی که غالب افراد تصور میکنند، دیجیتال مارکتینگ مترادف با بازاریابی اینترنتی نیست. دیجیتال مارکتینگ میتواند هم آنلاین و هم آفلاین انجام شود.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
خیلی ساده و بدون استفاده از واژههای پر زرق و برق، دیجیتال مارکتینگ برقراری ارتباط با مخاطبان و مشتریان با استفاده از ابزارهای الکترونیکی و دیجیتال است. از بازاریابی تلویزیونی و تلفنی تا بازاریابی شبکههای اجتماعی. در حقیقت تمام فعالیتهای بازاریابی که با استفاده از ابزارهای الکترونیکی انجام میشوند در حوزه دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال قرار میگیرند.
بنابراین دیجیتال مارکتینگ از دههها قبل وجود داشته و لزوما کانالهای بازاریابی آنلاین مثل ایمیل مارکتینگ، سئو، بازاریابی شبکههای اجتماعی را شامل نمیشود.
.
در این نوشته می خوانید:
۱- تاریخچه دیجیتال مارکتینگ
۲- دیجیتال مارکتینگ چیست؟
۳- اهمیت دیجیتال مارکتینگ
۴- دیجیتال مارکتینگ – یک مرور کلی
۵- انواع و روشهای دیجیتال مارکتینگ
۵-۱- بازاریابی آفلاین بهبود یافته
۵-۲- بازاریابی تلویزیونی
۵-۳- بازاریابی رادیویی
۵-۴- بازاریابی تلفنی
۵-۵- ابزارهای دیجیتال مارکتینگ
تحقیقی که توسط انجمن سلامت و ایمنی آمریکا در مورد سوانح رانندگی انجام شده، نشان میدهد بیش از ۹ درصد از رانندگان مدام به تلفن همراه خود نگاه میکنند؛ در چنین وضعیتی قطعا دقت مسافران به آنچه در خیابان اتفاق میافتد خیلی کمتر از این حرفهاست. کافیست به کسانی که در تاکسی، اتوبوس، یا مترو با شما همسفر میشوند دقت کنید. در شرایطی که به طور متوسط هر فرد ۱۱ ساعت از روز را صرف کارکردن با وسائل الکترونیکی میکند، بیلبوردها شانس دیده شدنشان را از دست میدهند.
در چنین شرایطی با پر رنگ شدن نقش اینترنت در زندگی روزمره، استفاده از ابزارها و بازاریابی دیجیتال روز به روز اهمیت بیشتری پیدا میکند.
فعالیتهای بازاریابی در حوزه دیجیتال را میتوان به دوبخش اصلی آنلاین و آفلاین تقسیم کرد. بازاریابی آنلاین ۷ لایه عمومی را شامل میشود که در نوشتههای قبلی درباره آنها صحبت کردهایم و در اینجا با اشارهای کوتاه به این ۷ کانال، بیشتر بر جنبه آفلاین دیجیتال مارکتینگ تمرکز می کنیم.
پیشنهاد میکنم این مقاله مرتبط درباره «بازاریابی آنلاین» را بخوانید.
بازاریابی اینترنتی یا آنلاین ۷ زیر شاخه اساسی زیر را شامل می شود:
۱) سئو (SEO) یا بهینه سازی برای موتورهای جستجو
۲) بازاریابی موتورهای جستجو یا SEM
۳) بازاریابی محتوایی
۴) بازاریابی شبکه های اجتماعی
۵) تبلیغات کلیکی یا PPC
۶) بازاریابی وابسته یا همکاری در فروش (Affiliate Marketing)
۷) بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ
بازاریابی دیجیتالِ آفلاین را میتوان به ۴ دسته اصلی تقسیم بندی کرد.
دستهاول شکلهایی از بازاریابی آفلاین هستند که با استفاده از ابزارهای دیجیتال کیفیت بهتری پیدا کرده اند. در این حالت از ابزارهای الکترونیکی برای بهبود تجربه کاربران استفاده میکنیم. دسته دوم یعنی بازاریابی با استفاده از رادیو تقریبا قدیمیترین شکل دیجیتال مارکتینگ است و بازاریابی تلویزیونی هنوز هم در زمره محبوبترین روشهای بازاریابی قرار دارد. دسته چهارم بازاریابی تلفنی است که عموما آن را با «تماس سرد یا Cold Calling» میشناسند.
از نگاهی دیگر، بازاریابی دیجیتال را میتوان به دو بخش درونگرا و برونگرا تقسیم کرد. بازاریابی درونگرا یا Inbound Marketing غالبا در بستر اینترنت اتفاق میافتد و در آن بازاریابها با تولید محتوا (کانتنت مارکتینگ) سعی در کشاندن مخاطبان به وبسایت یا دیگر بسترهای آنلاین خود دارند. بهترین مثال از این شکل بازاریابی، تولید محتوا در وبلاگ و تمرکز بر کانال سئو است.
در بازاریابی برونگرا یا Outbound Marketing یک پیام تبلیغاتی را بدون در نظرگرفتن علاقه یا عدم علاقه، مرتبط یا نامرتبط بودن پیام به مخاطبان، در دید آنها قرار میدهیم. در این حالت سعی میکنیم تا جای ممکن در دید افراد بیشتری قرار بگیریم و توجه افراد بیشتری را به خود جلب کنیم. برای مثال تبلیغات بنری رستورانها در وبسایتهای خبری که از سراسر کشور بازدید کننده دارند شکلی از بازاریابی بروانگرا است.
در بازاریابی برونگرا میبایست سعی کنیم تا جای ممکن علاوه بر جلب توجه، برای مخاطبان جذاب باشیم؛ موضوعی که غالبا در کپی رایتینگ معنا پیدا میکند. این در حالیست که در بازاریابی درونگرا، در کنار استفاده از تواناییهای یک کپی رایتر، بر تولید محتوای ارزشمند تمرکز میکنیم.
در شهرهای شلوغ و پر تردد، بیلبوردها هم با یکدیگر و هم با دیگر ابزارهای بازاریابی برای جلب توجه مردم رقابت میکنند. بیلبوردهای الکترونیکی و LEDهای تبلیغاتیِ پر نور و پر از رنگ خیلی خوب توجه افراد و عابران را به خود جلب میکنند.
این روزها با ورود به بازارهای موبایل با دستگاههایی روبرو میشوید که تجربه استفاده پیش از خرید را در اختیار شما قرار میدهند. اگر محصولی که میفروشید دستگاههای الکترونیکی هستند، امکان استفاده پیش از خرید و قرار دادن دموی محصول در اختیار مشتریان، بخش جدا نشدنی از استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ شما خواهد بود.
در گذشته از بازیهای پلی استیشن نسخههای دمو تهیه و به طور محدود در بازار توزیع میشد. این سیدیها که بخشهای کوچکی از محصول را در فرمت دیجیتال در اختیار خریداران احتمالی قرار میدادند به سرعت بین خورههای پلی استیشن دست به دست میشد.
ویدئو یکی از بهترین ابزارهای برقراری ارتباط با مخاطبان هدف شماست. در محتوای ویدئویی علاوه بر کلام، میتوانید از لحن، جلوههای بصری و حتی موسیقی برای انتقال پیامی خاص به مخاطبان استفاده کنید؛ فراموش نکنید که در انتها، بازاریابی چیزی جز برقراری ارتباط صحیح با مخاطبان نیست. شاید هم به همین دلیل است که این روزها ویدئو مارکتینگ یا بازاریابی ویدئویی یکی از محبوبترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ محسوب میشود، چرا که برای عموم افراد برقراری ارتباط با محتوای ویدئویی بسیار سادهتر، جذابتر و باکیفیتتر است.
بازاریابی تلویزیونی قدیمیترین روش استفاده از ویدئو برای فعالیتهای بازاریابی است. تلویزیون جایی است که مثل سیاهچاله بودجههای بازاریابی شرکتهای بزرگ را میبلعد! اما این شکل از بازاریابی دیجیتال نیز آرام آرام جایگاه قدیمیاش را از دست میدهد.
تلویزیونها و پلتفرمهای پخش آنلاین ویدئو که نه تنها فرصت تماشا بلکه فرصت نقد و گفتگو پیرامون برنامههای مختلف را در اختیار مخاطبان قرار میدهند، حجم گستردهای از مخاطبان تلویزیون را به سوی خود میکشند. صفحات یوتوب به طور متوسط در هر ماه ۲۴ میلیارد بار دیده میشوند و محتوای آن سلایق مختلفی را پوشش میدهد، از سرگرمی و فیلم تا محتوای آموزشی.
با تمام اینها، هنوز به طور متوسط هر فرد ۴ ساعت از وقت خود را صرف تماشای تلویزیون میکند. بنابراین تلویزیون کماکان نقش مهمی در فعالیتهای بازاریابی خواهد داشت.
در دنیایی که بازاریابها هر روز سعی میکنند تا هرچه هدفمندتر (از طریق کانالهای بازاریابی آنلاین مثل سئو، موتورهای جستجو و بازاریابی شبکههای اجتماعی) به مخاطبان دسترسی داشته باشند و کیفیت فرایندهای تولید لید را بهبود ببخشند، در استفاده از بازاریابی و تبلیغات تلویزیونی باید خیلی هوشمندانهتر عمل کنید تا مخاطبان، ارتباط محصول/خدمات شما با خودشان را بهتر درک کنند. اگر هدف شما از تبلیغ افزایش سهم-آوا یا ایجاد Brand Awareness باشد، تبلیغات تلویزیونی هنوز هم گزینه خوبی به شمار میآید.
تصور کنید که بیننده تبلیغ شما درباره کرم برطرف کننده چروک صورت، یک جوان ۲۰ ساله در حال تماشای سریال یا برنامه ورزشی مورد علاقهاش باشد. در تبلیغات تلویزیونی پیام شما به حجم وسیعی از مخاطبان منتقل میشود و تا جای ممکن با افراد بیشتری ارتباط برقرار میکنید (چیزی شبیه به بیلبورد).
یکی از راههای بهینه و هدفمند کردن تبلیغات در تلویزیون، پخش آگهی در برنامههای پرطرفدار مرتبط با محصول/خدمات/برند شماست. برای مثال میتوانید محصولی مانند «کرم برطرف کننده چروک صورت» را در برنامههایی که برای خانمهای خانه دار (مثل به خانه بر میگردیم) تهیه میشوند تبلیغ کنید یا حتی اسپانسر چنین برنامههایی باشید.
روش دیگر، ساخت ویدئوهای خلاقانه و انتشار همزمان آنها در بسترهای آنلاین است، جایی که احتمال همرسانی (Share) و شکل گیری فضای بحث و گفتگو در مورد ویدئوی شما افزایش مییابد. این موضوع بخصوص زمانی اهمیت مییابد که تیزر تبلیغاتی شما در حوزه مسئولیت اجتماعی طراحی و تهیه شده باشد.
به طور کلی استفاده همزمان و صحیح از تبلیغات آنلاین و آفلاین میتواند اثربخشی فعالیتهای شما را دو چندان کند.
بعد از گذشت بیش از یک قرن از ارسال اولین پیامهای تبلیغاتی با استفاده از رادیو، این روش هنوز برای خیلی از کسب و کارها کانال خوبی برای تبلیغات محسوب میشود. هرچند در کشور ما استفاده از رادیوی اینترنتی چندان معمول و رایج نیست، اما به طور کلی کانالهای رادیویی علاوه بر شکلهای سنتی، در بستر اینترنت هم حضور دارند (رادیو اینترنتی) و برنامه پخش میکنند.
بازاریابی رادیویی هنوز هم نقش مهمی در فعالیتهای بازاریابی بخصوص برای برندهای بزرگ بازی میکند. طبق آمارهای وبسایت Statista:
– در ایالات متحده و در یک بازه زمانی یک هفتهای، ۸۵ درصد از مردم به رادیو گوش میدهند.
– به طور متوسط هر شنونده ۲ ساعت به رادیو گوش میدهد.
– ۴۰ در صد از کل بودجههای صرف شده در بازاریابی رادیویی مربوط به بازار آمریکا است.
– حد اقل ۵۰ درصد از مردم آمریکا در ماه یکبار به رادیو اینترنتی گوش میدهند.
علیرغم کوچک شدن سهم رادیو از فعالیتهای بازاریابی و کمرنگ شدن نقش آن در نظر بسیاری از صاحبین کسب و کار، هنوز هم یک تبلیغ رادیویی خوب میتواند ارتباط محکم و با کیفیتی بین شما و مخاطبانتان برقرار کند.
این روزها بسیاری از برنامههای رادیویی از سبک و سیاق پادکستها برای تبلیغات استفاده میکنند. برای مثال، قرار دادن تبلیغ در ابتدا یا انتهای یک برنامه محبوب درباره سفر و طبیعت گردی، می تواند انتخاب مناسبی برای فروشگاه آنلاین لوازم کوهنوردی شما باشد؛ یا حتی میتوانید بعنوان اسپانسر جوایزی را به شرکت کنندگان ِ برنامهها و مسابقات رادیویی اهدا کنید.
بازاریابی تلفنی را میتوان به دو بخش کلی تقسیم کرد. بازاریابی با استفاده از تلفنهای همراه (هوشمند) و با استفاده از تلفنهای عادی.
اگر برقراری ارتباط با مخاطبان از طریق تلفنهای هوشمند در بستر اینترنت اتفاق بیافتد، مثلا در اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی، این شکل از دسترسی به افراد در حوزه بازاریابی آنلاین و موبایل مارکتینگ معنا پیدا میکند؛ اما اگر از ابزارهایی مانند اساماس یا تماس صوتی استفاده کنیم، فعالیتهای ما به بخش آفلاین دیجیتال مارکتینگ مربوط خواهد شد. دراینجا منظورمان از بازاریابی تلفنی، برقراری ارتباط با مخاطبان و مشتریان بدون استفاده از اینترنت است.
تماس سرد یا Cold Calling شناخته شدهترین شکل بازاریابی تلفنی است و به تماسی صوتیای گفته میشود که در آن بدون داشتن زمینه قبلی، سعی در فروش محصول یا خدمات به دیگران میکنیم. این روش نه برای بازاریاب و نه برای مخاطب روش چندان دلچسبی به نظر نمیآید. چرا باید از یک غریبه که معلوم نیست چطور شماره تماس ما را به دست آورده خرید کنیم؟
به طور متوسط در شرکتهایی که از این روش استفاده میکنند روزانه ۳ فروش اتفاق میافتد. هرچند این روش مانند بازاریابی شبکههای اجتماعی قابلیت فروش در تعداد بالا را ندارد، اما هنوز هم برای برخی از شرکتها راه حلی کارامد محسوب میشود. این روش برای فروش محصول به مصرف کننده نهایی چندان قابلیت Scale شدن ندارد، اما برقراری و شروع ارتباط از این طریق، برای فروشهای B2B می تواند بسیار مفید باشد.
بازاریابی با استفاده از پیام کوتاه شکل دیگری از بازاریابی تلفنی است که خصوصا برای کسب و کارهای کوچک و SMEها میتواند جذاب باشد. برای مثال ارسال SMS درباره تخفیف یا پیشنهادی ویژه به مشترکین یک منطقه، میتواند پای مشتریان بیشتری را به رستوران شما باز کند.
تحقیقات نشان میدهد که ۹۰ درصد صاحبین تلفن همراه تا ۳ دقیقه بعد از دریافت پیامک آن را باز میکنند. استفاده از پنلهای SMS برای اطلاع رسانی درباره برنامههای باشگاه مشتریان یا پیشنهادات و تخفیفات جدید میتواند بسیار مفید باشد (البته با رعایت اصول کپی رایتینگ!). خصوصا اگر مخاطب، دلیل و مبدا ارسال پیام را از قبل بشناسد و آن را اسپم ارزیابی نکند، ارسال پیام کوتاه میتواند روشی کارامد برای بازگشت مشتری و رشد فروش شما باشد. روشی که حتی کمپانیهای بزرگی مثل والمارت هم از آن استفاده میکنند.
با در نظر گرفتن این موضوع که بازاریابی اینترنتی زیر مجموعه بازاریابی دیجیتال (و بخش آنلاین آن) است، موارد زیر را بعنوان متریال یا ابزارهای عمومی دیجیتال مارکتینگ میتوان فهرست کرد:
وبسایت
محتوای بلاگ
کتابهای الکترونیکی
اینفوگرافیکها
دستگاهها و ابزارهای تعاملی
شبکههای اجتماعی
رپورتاژها، بنرها و …
بروشورهای آنلاین
متریالهای برند (لوگو، فونت و …)
که البته هرکدام از این ابزارها در بخش مشخصی از قیف فروش کاربرد دارند. برای مثال، موردکاویها و رضایت نامهها به بخشهای پایینی فانل فروش مربوط میشوند. درحالیکه محتوای بلاگ و کتابهای الکترونیکی به ترتیب در لایههای Awareness (آگاهی) و ارزیابی گرفته، در بخشهای بالایی قیف فروش جای میگیرند.
در تعریف ساده، دیجیتال مارکتینگ برقراری ارتباط با مخاطبان از طریق ابزارهای دیجیتال است. اگر انتقال پیام به مخاطب در بستر اینترنت اتفاق بیافتد، فعالیتهای ما در حوزه بازاریابی آنلاین جای میگیرند. اگر بدون استفاده از اینترنت (مثلا تبلیغات تلویزیونی) به برقرای ارتباط با مخاطبان اقدام کنیم، از زیر شاخه آفلاینِ بازاریابی دیجیتال استفاده کردهایم.
استفاده همزمان از تبلیغات آنلاین و آفلاین، بخصوص هنگام طراحی کمپین میتواند اثربخشی فعالیتهای شما را دو چندان کند؛ تا جایی که در بسیاری از کمپینها استفاده از تبلیغات پرینتی نیز میتواند کمک آفرین باشد.